۰۸ مهر ۱۴۰۲

دیکتاتورها، نقش رولینگ استونز و عبدالباسط




دیکتاتورها، نقش رولینگ استونز و عبدالباسط
از: محمد خدابنده لویی
زندانی سیاسی دهه شصت و هفتاد شمسی
چندی قبل، فیلم مستندی درباره جنایات دیکتاتورهای نظامی آرژانتین در دهه های 70 19و 80 میلادی تماشا کردم. در بخشی از این فیلم خبرنگار به یک بازداشتگاه و شکنجه گاه دولت سابق آرژانتین می رود که حالا به یک موزه تبدیل شده است. راهنمای «موزه» یک خانم جوان است و به خبرنگار توضیح می دهد که در دهه هفتاد و هشتاد نیروهای امنیتی، چریک ها و مبارزان و فعالان سیاسی دستگیرشده را به این محل می آوردند و بی رحمانه شکنجه می کردند و همزمان با بلندگو صدای موزیک پخش می کردند تا صدای شکنجه شنیده نشود. خبرنگار می پرسد چه نوع موزیکی؟ خانم راهنما می گوید: « یکی از اون ها رولینگ استونز بود».
همان لحظه که این صحنه از فیلم را دیدم ناگهان خاطرات دهه شصت در زندان اوین بیادم امد و گویا «ماشین زمان» مرا به روزهای دستگیری و دوره های بازجویی و شکنجه در زندان اوین برد. روز دوم مرداد 1361 در خیابان کارگر تهران دستگیر و مستقیم به اتاق بازجویی شعبه هفت برده شدم و دقایقی بعد خودم را بسته شده به یک تخت آهنی یافتم و کابل های سنگین پیاپی بر کف پاهایم فرود می آمد. از شدت درد و از ته دل و با تمام قوا فریاد می زدم. بازجوی دیگری که در اتاق بود یک کاست ضبط صوت را فعال کرد و صدای نوحه خوانی فضای اتاق و محوطه بیرون شعبه را فراگرفت و نعره های جانگدازم در برابر صدای ضبط صوت شکنجه گاه گم شد.
اغلب زندانیان سیاسی در دهه شصت و هفتاد به خوبی بیاد دارند که همزمان با اجرای شکنجه های بی رحمانه و غیرقابل توصیف در اتاق های بازجویی (در زندان های ایران)، شکنجه گران کاست «قرائت قرآن» و یا نوحه های مذهبی را با صدای بلند در اتاق شکنجه پخش می کردند و حتی بعضی مواقع با ریتم آهنگ «نوحه» به شلاق زدن ریتم می دادند و بطور منظم بر کف پای زندانی کابل می نواختند!
و حالا بعد از سالهای طولانی، من در یک فیلم مستند می دیدم و می شنیدم که شکنجه گران در یک دیکتاتوری دیگر همان روش را بکار می بسته اند و به فراخور شرایط خودشان از آهنگ های راک مانند رولینگ استونز برای خنثی کردن فریادهای شکنجه شدگان بهره می گرفته اند عینا مانند شکنجه گرهایی مثل اسلامی و رحمانی و محمد مهرآئین که در شعبه هفت زندان اوین به هنگام کابل زدن و صدای جانخراش شکنجه شوندگان «قرائت آهنگین قران» و یا نوحه های عاشورا پخش می کردند.
با دیدن صحنه موزه شکنجه در فیلم مستند آرژانیتن، سوالاتی به ذهنم خطور کرد:
چرا شکنجه گران آرژانتین از آهنگ های رولینگ استونز برای خنثی کردن صدای زجه زندانیان استفاده می کردند؟ آیا رولینگ استونز یا موزیسین ها و خوانندگان معروف راک را باید مسئول و الهام بخش شکنجه گران «دیکتاتوری نظامی» آرژانتین دانست؟ آیا ایدئولوژی رولینگ استونز و خوانندگان راک منبع و الهام بخش شکنجه گران دیکتاتوری غیرمذهبی آرژانتین بوده است؟ آیا در موسیقی و آهنگ رولینگ استونز عنصر بی رحمی و شکنجه و شقاوت بوده است که شکنجه گران برای خنثی کردن صدای نعره زندانیان از آن بهره می گرفتند؟ و آیا شکنجه گران خمینی بخاطر اعتقادات شان از قرآن یا نوحه های عزاداری استفاده می کردند؟



آیا مبارزان و فعالان آرژانتینی در دوره دیکتاتوری خورخه رافائل ویدلا بجای مبارزه با اصل حکومت به تبلیغات علیه رولینگ استونز و دیگر آهنگ سازان آن دوره مشغول بودند؟
جواب من برای سوالات بالا مشخص و روشن است. شکنجه گران در هر منطقه ای به فراخور محیط و شرایط اجتماعی خودشان از ابزار و امکانات آن سیستم بهره می گیرند. شکنجه گر دولت خورخه رافائل ویدلا از رولینگ استونز و شکنجه گر خمینی از صوت عبدالباسط و شکنجه گر ساواک از آهنگ های معروف زمان شاه و لابد شکنجه گر حکومت خمرهای سرخ کامبوج از سرودهای کمونیستی برای پیشبرد کارشان استفاده کرده اند.
اما متأسفانه در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران اشخاص و جریان هایی وجود دارند که آگاهانه یا ناآگاهانه و با انگیزه های متفاوت سعی می کنند جنایات رژیم خامنه ای و سپاه پاسداران را که برای مثال در زمان پخش اذان صبح دست به اعدام می زنند و «الله اکبر» گویان زندانیان را شلاق می زنند یک عمل وحشیانه با ماهیت دینی معرفی کنند آنرا به دین اسلام منتسب کنند و بجای مبارزه تیز و بی امان با رژیم ولایت فقیه و سپاه پاسداران، به جنگ مذهبی دامن می زنند و با این رویکردشان نیرو و پتانسیل مبارزاتی خود و دیگر نیروهای مستعد جامعه را به انحراف می کشانند و البته بسیاری از این افراد وقتی در جایی شعار «مرگ بر خامنه ای» می شنوند و می بینند ساکت می مانند! چون وظیفه خودشان را ضدیت بی خطر با مذهب و اسلام می دانند نه مبارزه پر از ریسک با دیکتاتوری موجود و حاکم.
مبارزه تاریخی و سرنوشت ساز مردم ایران با دیکتاتوری ولایت فقیه را می باید در پیوند با ارمان صد ساله ( آزادیخواهانه و عدالت طلبانه) و در چارچوب مبارزه با دیکتاتوری از هر نوع آن، چه نوع مذهبی و آخوندی و چه نوع سلطنتی و با هدف استقرار یک جمهوری دمکراتیک صیقل دهیم و از ناخالصی های ارتجاعی و استعماری پاک کنیم.
زنده باد انقلاب دمکراتیک مردم ایران
به امید پیروزی

شهریور 1402
محمد خدابنده لویی