2 مرداد 1397
24 ژوئیه 2018
سی و شش سال قبل در چنین روزی :
دوم مرداد هرسال، برای من یادآور روز دستگیری و آغاز یک دوره هفت ساله زندان در دهه شصت (سال 1361) می باشد.
در آن زمان هجده سال بیشتر نداشتم و تحت تعقیب «دادستانی انقلاب تهران» و اطلاعات سپاه پاسداران بودم.
غروب روز شنبه توسط مأموران «دادستانی انقلاب» مرکز دستگیر شدم. سیامک خ با نام مستعار «کامل» همراه تیم ضربت دادستانی بود تا مرا شناسایی کند. مستقیم به زندان اوین و به شعبه هفت اوین برده شدم.
گر چه این دوره برای من و همه همزنجیرانم سخت ترین و سهمگین ترین لحظات طول زندگی مان محسوب می شود ولی همه چیز در زجر و درد و سختی خلاصه نمی شد. لحظات بسیار بیشتری در آن دوران البته سرشار از شور و غوغای زندگی و مقاومت و ایستادگی و غرور و افتخار بود.
زندگی در کوران سخت مقاومت و همسایه شدن و همزنجیر بودن با بهترین فرزندان مردم ایران و « نه » گفتن به دیو جماران، افتخار و سربلندی بی همتایی بود و هست.
یاد یاران شهید و زندانیان مقاوم و انسانهای والامقام که زندگی و هستی و جوانی و عمر خویش را برای آزادی میهن شان از دست ایلغار خمینی فدا کردند و می کنند گرامی باد.
یاد یاران شهید و زندانیان مقاوم و انسانهای والامقام که زندگی و هستی و جوانی و عمر خویش را برای آزادی میهن شان از دست ایلغار خمینی فدا کردند و می کنند گرامی باد.
سلام
پاسخحذفلطفا راه ارتباطیتون را ذکر کنید