روزگار ما :
ما ایرانیان در عصر و روزگار غریبی زندگی می کنیم . انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران در سال هزار و سیصد و پنجاه وهفت توسط خمینی و شبکه آخوندهای همپالکی او به سرقت رفت . از آن زمان , صف بندی تاریخی جدیدی در عرصه سیاسی و اجتماعی میهن مان شروع به شکل گیری نموده است .
در یک طرف این مصاف تاریخی , صف خلق ایران و جریان های ضد ارتجاعی و مخالف خمینی و مقاومت خونبار آن قرار دارد و در طرف مقابل آن جماعت خمینی و آخوندها ی همدست و قشر غارت گر وابسته اش و جریان ها و اشخاص تسلیم طلب فرومایه و همچنین دولتهای مماشات گر حامی آن قرار دارند و تمام تلاش خود را برای حفظ این پدیده ضدمردمی و ارتجاعی بخرج می دهند.
شروع و اعلام رسمی این تقابل تاریخی را می باید , سخنرانی آقای مسعود رجوی در ماه اسفند سال هزارو سیصد و پنجاه و هفت در مراسم سالگرد درگذشت دکتر محمد مصدق در احمدآباد دانست .
بنظر می آید با گذشت زمان این صف بندی , به مرزبندی های دقیق تر و جدی تری منجر شده است . هر دو سوی این صف بندی در تقابل تاریخی و بی رحمانه با یکدیگر , ماهیت وجودی و ایدئولوژیک خود را بیشتر و بیشتر نمایان می کنند .
رژیم پس مانده از خمینی حدود سرکوب و وحشیگری ضد بشری و دجالگری اش را پشت سر گذاشته است . اعدام بیش از چهارصد زندانی در طول مدتی که آخوند روحانی بر سرکار آمده است وهمچنین بکارگیری بی سابقه وبسیار گسترده تبلیغات دروغ و استفاده از عناصر و عوامل مزدور و تسلیم طلبان نادم از مبارزه با هدف ایجاد یأس و پاسیفیسم و سردرگمی در بین مردم و جوانان و نیروهای اصیل مبارز و تخریب چهره مقاومت ایران , از نشانه های این موضوع می باشد .
در نقطه مقابل آن مردم و مقاومت سرفرازش , در گذر تاریخی خود به سوی آزادی , مرزهای نوینی را در فداکاری تمام عیار و جنگ حداکثر و دفاع جانانه « ولو با ناخن وچنگ و دندان » بنمایش گذاشته است .
هر دوسوی این صف بندی , تمام دارایی ها و امکانات و نیروهای خود را به صحنه آورده است زیرا این یک « جنگ سرنوشت» است و در نهایت فقط یک طرف می تواند در صحنه « روزگار » باقی بماند .
کدام سو در پایان نبرد پیروز میدان خواهد بود ؟
بدون شک رژیم خمینی از تمام منابع وامکانات کشوری که آنرا به اشغال خود در آورده است ( ایران ) و حداکثر توان ارتجاعی خود در خدعه ونیرنگ و فریب و همچنین حمایت نیروی های استعماری و عناصر تسلیم شده و واداده بهره مند است .
اما تاریخ نشان داده است که خلقها همیشه پیروز نهایی میدان نبرد هستند . علائم این اصل مهم هم اکنون بروشنی نمایان گشته است . خروش مردم ایران با شعار « مرگ بر اصل ولایت فقیه » و « آزادی, آزادی حق مسلم ماست » نوید بخش سرنوشت محتوم رژیم مستبد و قرون وسطایی آخوندی است . بهار عربی و خیزش آزادیخواهانه و خونبار مردم سوریه و جنبش اعتراضی مردم عراق زنگ نابودی حکومت آخوندی را نیز رساتر از قبل بصدا در آورده است .
ملت ایران تصمیم گرفته به کمک بهترین و رشیدترین فرزندان مجاهد و مبارزش زنجیرهای اسارت و خفقان و لکه ننگ خمینی و حکومت آخوندی را به هر قیمت از دامان « زیباترین وطن » پاک کند و بزودی این کار محقق خواهد شد .
در محیط طوفان زا ماهرانه در جنگ است
ناخدای استبداد با خدای آزادی
لحظه پیروزی نزدیک است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر