۲۰ آذر ۱۳۹۲

بنام هستی بخش مهربان

روزگار ما  :
ما ایرانیان در عصر  و روزگار غریبی زندگی می کنیم . انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران در سال هزار و سیصد و پنجاه  وهفت  توسط خمینی و شبکه آخوندهای همپالکی او به سرقت رفت . از آن زمان , صف بندی تاریخی جدیدی در عرصه سیاسی و اجتماعی میهن مان  شروع به شکل گیری نموده است  .
در یک طرف این مصاف تاریخی , صف خلق ایران و جریان های ضد ارتجاعی  و مخالف خمینی و  مقاومت خونبار آن قرار دارد  و در طرف مقابل آن جماعت  خمینی و آخوندها ی همدست و قشر غارت گر وابسته اش و جریان ها و اشخاص تسلیم طلب فرومایه و همچنین دولتهای مماشات گر حامی آن  قرار دارند و تمام تلاش خود را برای حفظ این پدیده ضدمردمی و ارتجاعی بخرج  می دهند.
شروع و اعلام رسمی این  تقابل تاریخی را می باید , سخنرانی  آقای مسعود رجوی در ماه اسفند  سال هزارو سیصد و پنجاه و هفت  در مراسم سالگرد درگذشت دکتر محمد مصدق در احمدآباد  دانست .
بنظر می آید با گذشت زمان این صف بندی , به مرزبندی های  دقیق تر و جدی تری منجر شده است . هر دو سوی این صف بندی در تقابل تاریخی و بی رحمانه با یکدیگر ,  ماهیت وجودی و ایدئولوژیک خود را بیشتر و بیشتر نمایان می کنند .
 رژیم پس مانده از خمینی  حدود سرکوب و وحشیگری ضد بشری و دجالگری اش را پشت سر گذاشته است . اعدام بیش از چهارصد زندانی در طول مدتی که آخوند روحانی بر سرکار آمده است وهمچنین  بکارگیری بی سابقه وبسیار گسترده تبلیغات دروغ و استفاده از  عناصر و عوامل مزدور و تسلیم طلبان نادم از مبارزه با هدف ایجاد یأس و پاسیفیسم و سردرگمی در بین مردم و جوانان و نیروهای اصیل مبارز  و تخریب چهره مقاومت ایران , از نشانه های این  موضوع می باشد .
 در نقطه مقابل آن مردم و مقاومت سرفرازش , در گذر تاریخی خود به سوی آزادی , مرزهای نوینی را در فداکاری تمام عیار و جنگ حداکثر  و دفاع جانانه «  ولو با ناخن وچنگ و دندان » بنمایش گذاشته است .
هر دوسوی این  صف بندی  , تمام دارایی ها و امکانات و نیروهای خود را  به صحنه آورده است  زیرا  این یک « جنگ سرنوشت»  است  و در نهایت فقط یک طرف می تواند در صحنه « روزگار » باقی بماند .
کدام سو در پایان نبرد پیروز میدان خواهد بود ؟
بدون شک رژیم خمینی از تمام منابع وامکانات کشوری که آنرا به اشغال خود در آورده است ( ایران )  و حداکثر توان ارتجاعی خود در خدعه ونیرنگ و فریب و همچنین حمایت نیروی های استعماری و عناصر تسلیم شده  و  واداده بهره مند است .
اما  تاریخ نشان داده است که خلقها همیشه پیروز نهایی میدان نبرد هستند . علائم  این اصل مهم هم اکنون بروشنی نمایان گشته است . خروش مردم ایران با شعار « مرگ بر اصل ولایت فقیه » و « آزادی, آزادی  حق مسلم ماست » نوید بخش سرنوشت محتوم رژیم مستبد و قرون وسطایی آخوندی است . بهار عربی  و خیزش آزادیخواهانه  و خونبار مردم سوریه  و جنبش اعتراضی مردم عراق زنگ  نابودی حکومت آخوندی را نیز رساتر از قبل  بصدا در آورده است .
ملت ایران تصمیم گرفته  به کمک بهترین و رشیدترین فرزندان مجاهد و مبارزش  زنجیرهای اسارت و خفقان و لکه ننگ  خمینی و حکومت آخوندی  را به هر قیمت از دامان  « زیباترین وطن » پاک کند  و بزودی این کار  محقق خواهد شد .
در محیط طوفان زا   ماهرانه در جنگ است
ناخدای استبداد      با خدای آزادی
لحظه پیروزی نزدیک است .



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر